هر هفته با تام تابورک : قدرت نهادها در اقتصاد

هر هفته با تام تابورک : قدرت نهادها در اقتصاد

در این ویدیو، به موضوعی حیاتی برای درک رشد اقتصادی می پردازیم: قدرت نهادها

برای روشن کردن بهتر این موضوع، به نمونه ای نگاه می کنیم که هم غم انگیز و هم افراطی می باشد.

در سال 1945، کره شمالی و جنوبی تقسیم شدند و به 35 سال حکومت استعماری ژاپن، بر شبه جزیره کره پایان دادند. از آن نقطه، دو کره مسیرهای بسیار متفاوتی را در پیش گرفتند. کره شمالی راه کمونیسم را در پیش گرفت و کره جنوبی اقتصاد نسبتاً سرمایه داری و بازار آزاد را انتخاب کرد. اکنون نتایج آن انتخاب ها چه بود؟

در دهه های بعدی پس از سال 1945، کره جنوبی به یک تولید کننده و صادرکننده بزرگ خودرو تبدیل شد. این کشور همچنین به مرکزی برای موسیقی (هر طرفدار کی پاپ در آنجا؟)، فیلم و محصولات مصرفی تبدیل شد. در مقابل، مسیر توتالیتر کره شمالی منجر به دوره‌هایی از قحطی و گرسنگی برای مردم این کشور شد. در نهایت، کره جنوبی با استانداردهای زندگی یک کشور توسعه یافته به یک اقتصاد بازار پررونق تبدیل شد. از سوی دیگر، کره شمالی اساساً به یک کشور نظامی تبدیل شد که در آن مردم در ترس زندگی می کردند. چرا چنین واگرایی شدید؟ همه چیز به نهادها برمی گردد.

وقتی اقتصاددانان در مورد نهادها صحبت می کنند، منظور آنها چیزهایی مانند قوانین و مقررات، مانند حقوق مالکیت، دادگاه های قابل اعتماد و ثبات سیاسی است. مؤسسات همچنین شامل هنجارهای فرهنگی مانند هنجارهای مربوط به صداقت، اعتماد و همکاری هستند. به بیان دیگر، نهادها انتخاب های یک کشور را هدایت می کنند، کدام مسیرها را باید دنبال کرد، کدام اقدامات را انجام داد، به کدام سیگنال گوش داد و کدام یک را نادیده گرفت. مهمتر از آن، مؤسسات انگیزه هایی را تعریف می کنند که بر زندگی همه ما تأثیر می گذارد. اگر به مثال ما برگردیم، در سال‌های پس از 1945، کره شمالی و جنوبی مسیرهای سازمانی متفاوتی را در پیش گرفتند.

همچنین بخوانید: اقتصاد چگونه کار می کند؟

در کره جنوبی، نهادهای سرمایه داری و دموکراسی، همکاری و معاملات تجاری صادقانه را ترویج کردند. مردم تشویق شدند تا کالاها و خدمات را برای پاسخگویی به تقاضای بازار تولید کنند. کسب‌وکارهایی که تقاضا را برآورده نمی‌کردند، اجازه ورشکستگی پیدا کردند و امکان تخصیص مجدد سرمایه به سمت استفاده‌های ارزشمندتر را فراهم کرد. در مقابل آن غلات، موسسات کره شمالی مشوق های کاملا متفاوتی تولید کردند.منظور از رژیم توتالیتر این بود که اقتصاد به طور متمرکز برنامه ریزی و هدایت می شد. بیشتر کارآفرینان آزادی حفظ سود خود را نداشتند و در نتیجه انگیزه‌های کمی برای انجام تجارت داشتند. کشاورزان همچنین انگیزه کافی برای تولید غذای کافی برای تغذیه جمعیت نداشتند. این تا حدی به دلیل کنترل قیمت ها و فقدان حقوق مالکیت بود.

در مورد سرمایه، دولت بیشتر به مصارف سیاسی و نظامی اختصاص داد. پایتخت کره شمالی به جای رفتن به سمت علم، آموزش یا پیشرفت صنعتی، بیشتر به سمت تجهیز ارتش خود رفت و مطمئن شد که حزب حاکم بدون مخالفت باقی می ماند. و اکنون، نگاه کنید که این دو کشور در نتیجه آن نهادهای متفاوت چقدر متفاوت هستند. وقتی صحبت از رشد اقتصادی به میان می آید، نهادها بسیار مهم هستند. نهادهای یک کشور می توانند تأثیرات عظیمی بر رشد و شکوفایی بلندمدت داشته باشند. نهادهای خوب می توانند به تبدیل کشور به معجزه رشد کمک کنند. نهادهای بد می توانند یک کشور را به فاجعه اقتصادی محکوم کنند. نکته کلیدی باقی می ماند: نهادها مهم هستند. آنها نشان دهنده انتخاب هایی هستند که یک کشور انجام می دهد، و همانطور که شبه جزیره کره به شما نشان می دهد، انتخاب هایی در این مقیاس می تواند تأثیرات خیره کننده ای بر حال و آینده یک کشور داشته باشد.

نظرات خود را در بخش دیدگاه های آکادمی بیتریوم با ما به اشتراک بگذارید.

امتیاز دهید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
You need to agree with the terms to proceed

پربازدید ترین مطالب

مقالات مرتبط

Volume
Play
1x
00:00/00:00