لبه معاملاتی دلیل دقیق جستجوی سیستم های معاملاتی و استراتژی های معاملاتی است. معاملهگران ساعتها، روزها یا حتی سالها را صرف پیدا کردن مزیت معاملاتی در سیستمهای مکانیکی، استراتژیهای معاملاتی و روشهای اختیاری میکنند. لبه معامله چیزی است که بین برد و باخت تفاوت قائل می شود. این یک خط در شن و ماسه بین تریدو قمار ایجاد می کند. این کوسه های موفق بازار را از ماهی های کوچک جدا می کند. لبه معاملاتی همه چیز است. شما باید یک معامله گر موفق باشید. اما مشکل این است که اکثر معامله گران معنای لبه معاملات را اشتباه می دانند.
مشکل با تعریف لبه معاملاتی
لبه معاملاتی چیست؟ چرا در تریداینقدر قدرتمند است؟ اجازه دهید این موضوع قدرتمند را به روشی ساده بررسی کنم… لبه معاملاتی را نمی توان به صورت مستقیم تعریف کرد، ما باید لبه معاملات را با ارتباط آن با مفاهیم مختلف معاملاتی درک کنیم.
اغلب اوقات، قیمتهای بازار کارآمد هستند، به این معنی که قیمت بازار بازتابی منصفانه از ارزش است. اطلاعات موجود توسط بازار در کسری از ثانیه تا ساعت تخفیف داده میشود. اغلب اوقات، اکشن قیمت به صورت تصادفی در نوسان است. به عبارت دیگر – تریدیک بازی با مجموع صفر است. این یک بازی تصادفی شبیه به قمار است. بدون لبه معاملاتی مناسب، معامله گران با قماربازان تفاوتی ندارند. حتی اگر یک معامله گر بدون حاشیه تجاری در کوتاه مدت سودآور باشد، سود در بلندمدت غیرممکن است. تا زمانی که تصادفی بودن بر نتایج معاملات غالب باشد، یک معامله گر نمی تواند بدون لبه معاملاتی زنده بماند.
سوء تفاهم لبه معاملاتی
تازه کارها اغلب فریب میخورند تا روی روانشناسی عملکرد با ذهنیت مثبت فکر کنند. اکثر معامله گران نوعی نگرش را ایجاد می کنند که در آن اگر مسائل روانی خود را حل کنند و یک سیستم معاملاتی مناسب پیدا کنند، پول به حساب های معاملاتی آنها سرازیر می شود.
این لبه معاملاتی را باور کنید. متاسف! اینطوری کار نخواهد کرد. هیچ کدام اینها لبه معاملاتی نیستند. یک صنعت کامل وجود دارد که از این نگرش تغذیه می کند و استفاده می کند. بسیاری از ارائه دهندگان راهنمایی، مربیان فنی و تبلیغ کنندگان آسان برنده اغلب این نوع نگرش را در تازه کارها تغذیه می کنند.
مثبت اندیشی، مدیریت ریسک، انضباط و روانشناسی مناسب همه بخش های مهم یک استراتژی معاملاتی هستند. اینها لبه معاملات نیستند. اگر سیستم معاملاتی امید مثبتی نداشته باشد، همه چیز بی فایده است.
این ما را به مفهوم انتظار مثبت و رابطه آن با لبه معاملاتی می برد.
انتظارات مثبت
انتظار مثبت زمانی حاصل می شود که یک معامله گر ناکارآمدی را در یک مکان خاص شناسایی کند، جایی که لبه های آماری وجود دارد و معاملات او را فقط به آن مکان ها محدود می کند. اینها مکانهایی هستند که بازارها کمتر تصادفی هستند و به احتمال زیاد “فرصت معاملاتی مطلوب” را ارائه می دهند.
اگر به امید مثبت فکر کنیم، این ورودی ها و خروجی ها نیستند که تفاوت را ایجاد می کنند. جای تعجب نیست که اکثر معامله گران بر ورود و خروج تمرکز می کنند، که کمی اشتباه است. در همه موارد، معاملات را می توان به شناسایی لبه های آماری و اجتناب از لحظات تصادفی کاهش داد. به عبارت دیگر، همه چیز مربوط به ورود و خروج نیست – این در مورد معاملاتی است که یک مزیت آماری را ارائه می دهند. ما باید فقط معاملات با احتمال بالا را انجام دهیم که دارای پروفایل های ریسک – پاداش عالی و بالاترین نرخ برد هستند. “گفتن این آسان تر از انجام دادن” است.
این چیزی است که در همه موارد مهم است، عوامل احتمال (نرخ برد بالا) و ریسک: پاداش، باید در هر معامله با یکدیگر تعامل داشته باشند. شما باید هر دو را در روش خود داشته باشید. یکی بدون دیگری بیهوده است هر استراتژی معاملاتی باید نرخ برنده ای بیش از 50% داشته باشد و شما فقط باید معاملاتی را انتخاب کنید که ریسک: پاداش بالایی دارند.
تعریف لبه معاملاتی
هنوز مشخص کردن لبه معاملاتی به روشی دقیق بسیار دشوار است، اما من معتقدم ارائه یک نشانه بصری از آنچه که هست آسان است. امیدواریم که تصویر تعریفی بینظم از لبه معاملات ارائه دهد.
نتیجه این است که شما باید یک لبه داشته باشید. اگر با امید مثبت نسبت به بازار معامله نمی کنید، هر چیز دیگری اتلاف وقت است. انتظارات مثبت بخش بزرگی از لبه معاملات را تشکیل می دهد. اما هنوز امید مثبت همه چیز را تشکیل نمی دهد. شما هنوز باید تفکر مثبت، مدیریت پول و نظم و انضباط داشته باشید. آنها با هم ترکیب می شوند و یک لبه تجاری را تشکیل می دهند. هیچ یک از آنها مفاهیم مستقلی نیستند. نظم و انضباط، مدیریت پول، تفکر مثبت و انتظار مثبت با ایجاد یک لبه معاملاتی ارزش زیادی به آن میافزاید و به یاد داشته باشید که لبه معاملاتی موفقیت معاملات است.