در دنیای مالی و بازارهای سرمایه، تحلیل رفتار قیمت یکی از مهم ترین ابزارهایی است که معامله گران برای پیش بینی حرکات آینده بازار از آن استفاده می کنند.
روش های مختلفی برای تحلیل بازار وجود دارد که هر کدام بر اساس فلسفه و دیدگاهی منحصربه فرد توسعه یافته اند. از میان این روش ها، مفاهیمی مانند اسمارت مانی (Smart Money)، ICT (Inner Circle Trader) و پرایس اکش (Price Action) جایگاه ویژه ای پیدا کرده اند.
هر یک از این رویکردها بر اساس سطح دانش و دیدگاه معامله گر، چارچوبی متفاوت برای تحلیل بازار ارائه می دهد.
در این مقاله، به بررسی فرق اسمارت مانی با پرایس اکشن و ICT و شباهت های میان این سه روش پرداخته و به این سؤال پاسخ می دهیم که هر کدام چگونه می توانند درک بهتری از حرکات بازار به معاملهگر ارائه دهند.
درک این مفاهیم به شما کمک می کند تا روش مناسب برای سبک معاملاتی خود را انتخاب کرده و در مسیر موفقیت در بازار های مالی گام بردارید.
برای یادگیری بهتر اسمارت مانی و ترفند های پول ساز آن می توانید دوره آموزش پیشرفته اسمارت مانی را به خوبی یاد بگیرید.
فرق اسمارت مانی با پرایس اکشن و ICT
برای درک تفاوت های اسمارت مانی، پرایس اکشن و ICT، نیاز است که هر کدام به طور دقیق بررسی شوند، چرا که این سه رویکرد در تحلیل بازارهای مالی، اهداف و فلسفه های متفاوتی دارند. در ادامه به تفاوت های اصلی میان اسمارت مانی، پرایس اکشن و ICT می پردازیم:
-
اسمارت مانی (Smart Money)
مفهوم اسمارت مانی
اسمارت مانی به بررسی رفتار و دخالت بازیگران بزرگ بازار مانند بانکها، مؤسسات مالی و صندوقهای سرمایه گذاری می پردازد.
این روش بر این فرض استوار است که این نهادها با سرمایههای کلان خود، از طریق دستکاری بازار، روندها را شکل می دهند و معامله گران خرد می توانند با دنبال کردن رد پای آنها، به سود برسند.
تمرکز اصلی:
– نقدینگی: اسمارت مانی مناطقی را شناسایی می کند که در آن نقدینگی وجود دارد (مثل حد ضرر معامله گران خرد یا سفارشهای در انتظار).
– دستکاری قیمت: بازار ممکن است عمداً به سمت مناطقی حرکت کند که نقدینگی زیادی در آن وجود دارد.
– بازیگران بزرگ: تحلیل حرکات قیمت بر اساس رفتار مؤسسات مالی بزرگ است.
ابزارهای ویژه اسمارت مانی:
– نواحی نقدینگی (Liquidity Zones).
– شکست های جعلی (False Breakouts).
– نواحی سفارش های سنگین (Order Blocks).
تایم فریم:
– معمولاً در تایم فریم های بالاتر (مانند 1 ساعته و بالاتر) برای شناسایی حرکات کلان بازیگران بزرگ.
-
ICT (Inner Circle Trader)
مفهوم آی سی تی
ICT، که توسط مایکل هادلستون توسعه داده شده است، در واقع زیرمجموعه ای از اسمارت مانی محسوب می شود اما با جزئیات و ساختار بیشتری. این روش، ابزارهای مشخص و استراتژی های دقیق تری برای معامله گران ارائه می دهد و به معامله گران خرد کمک می کند تا رفتار اسمارت مانی را بهتر درک کنند.
تمرکز اصلی:
– ساختار بازار (Market Structure): تغییرات و شکست های ساختاری بازار.
– خلأهای قیمتی (Fair Value Gaps): محدوده هایی که باید توسط بازار پر شوند.
– نواحی سفارش (Order Blocks): مناطقی که نشان دهنده سفارش های مؤسسات بزرگ هستند.
– جریان نقدینگی: شناسایی مناطقی که نقدینگی تجمع پیدا کرده و توسط بازیگران بزرگ هدف قرار می گیرد.
ابزارهای ویژه ICT:
– Order Blocks (OB).
– Fair Value Gaps (FVG).
– Liquidity Pools (نواحی تجمع نقدینگی).
– Break of Structure (BOS) و Change of Character (CHOCH).
تایم فریم:
– ICT در تمامی تایم فریمها از بالا تا پایین (مثل روزانه، 4 ساعته و حتی 1 دقیقه ای) کاربرد دارد.
تفاوت اصلی با اسمارت مانی:
ICT در مقایسه با اسمارت مانی، ساختاریافته تر و جزئی تر است. همچنین، مایکل هادلستون در ICT، ابزارها و روش های خاصی را برای معامله گران خرد تعریف کرده که در اسمارت مانی به صورت عمومی ارائه نشده است.
-
پرایس اکشن (Price Action)
مفهوم پرایس اکشن:
پرایس اکشن، ساده ترین شکل تحلیل بازار است که تمرکز آن بر حرکات قیمتی گذشته و الگوهای قیمتی بدون استفاده از اندیکاتورها یا ابزارهای پیچیده است. این روش، بیشتر بر روانشناسی معامله گران خرد و واکنش بازار به سطوح کلیدی تمرکز دارد.
تمرکز اصلی:
– الگوهای قیمتی: مانند پین بار (Pin Bar)، اینساید بار (Inside Bar)، و الگوهای برگشتی.
– حمایت و مقاومت: سطوح کلیدی که قیمت به آن ها واکنش نشان می دهد.
– خطوط روند: شناسایی روند های صعودی و نزولی.
– الگوهای کلاسیک: مثل مثلث ها، سر و شانه، و پرچم.
ابزارهای ویژه پرایس اکشن:
– شمع های ژاپنی (Candlestick Patterns).
– حمایت و مقاومت.
– خطوط روند و کانالها.
تایم فریم:
– قابل استفاده در تمام تایم فریمها، اما اغلب در تایم فریمهای پایین تر (مانند 15 دقیقه یا 1 ساعته) محبوب تر است.
تفاوت اصلی با اسمارت مانی و ICT:
– پرایس اکشن به دنبال شناسایی رفتار معامله گران خرد است، در حالی که اسمارت مانی و ICT بر رفتار مؤسسات بزرگ تمرکز دارند.
– پرایس اکشن بسیار ساده تر است و نیاز به درک عمیق از نقدینگی یا دستکاری بازار ندارد.
– برخلاف ICT و اسمارت مانی که به ساختار بازار و نقدینگی اهمیت میدهند، پرایس اکشن بیشتر به الگوهای بصری و ساده سازی حرکات قیمت پرداخته است.
شباهت های اسمارت مانی، پرایس اکشن و ICT
- تمرکز بر تحلیل حرکات قیمت (Price Movement)
هر سه روش بر اساس حرکات قیمت (Price Action) عمل می کنند و هدف آنها درک رفتار بازار از طریق مطالعه تغییرات قیمت است.
هیچ کدام از این روشها به طور مستقیم از اندیکاتورهای پیچیده استفاده نمی کنند، بلکه تمرکز آن ها بر رفتار قیمت در نمودار خام است.
حرکات قیمتی، پایه و اساس تمام تحلیلها در این سه روش هستند.
- نیاز به درک ساختار بازار (Market Structure)
اسمارت مانی: بر شناسایی رفتار بازیگران بزرگ و شکست های ساختاری (Break of Structure) تمرکز دارد.
ICT: با جزئیات بیشتری به ساختار بازار نگاه میکند و از مفاهیمی مانند BOS (Break of Structure) و CHoCH (Change of Character) استفاده میکند.
پرایس اکشن: به زبان ساده تر، بر شکست ها، روندها و سطوح حمایت و مقاومت تمرکز دارد که بخشی از ساختار بازار هستند.
در نتیجه، هر سه روش نیاز به درک عمیق از ساختار بازار دارند و استفاده از آن را برای پیشبینی حرکات بعدی قیمت ضروری می دانند.
- پیش بینی رفتار معامله گران
هر سه روش تلاش می کنند تا رفتار معامله گران (چه خرد و چه مؤسسات بزرگ) را تحلیل و پیشبینی کنند.
اسمارت مانی و ICT: تمایل دارند رفتار مؤسسات بزرگ و نقدینگی را شناسایی کنند.
پرایس اکشن: بیشتر به رفتار جمعی معاملهگران خرد و واکنشهای عمومی بازار توجه دارد.
در هر دو حالت، هدف این است که نقاط ورود و خروج مناسب با درک رفتار سایر شرکتکنندگان بازار پیدا شود.
- شناسایی سطوح کلیدی بازار
اسمارت مانی و ICT: از مفاهیمی مانند Order Blocks، Liquidity Zones و Fair Value Gaps برای شناسایی سطوح کلیدی استفاده میکنند.
پرایس اکشن: از سطوح حمایت و مقاومت، خطوط روند و نواحی تقاضا و عرضه برای تعریف مناطق مهم بازار بهره میبرد.
هر سه روش بر این اصل استوار هستند که قیمت در سطوح کلیدی واکنش نشان میدهد و این سطوح، نقاط مهمی برای تصمیمگیری در معاملات هستند.
- استفاده از تایم فریمهای مختلف
هر سه روش در تایمفریمهای مختلف کاربرد دارند:
اسمارت مانی و ICT: معمولاً در تایمفریمهای بالاتر برای تحلیل رفتار مؤسسات و نقدینگی استفاده میشوند، اما میتوانند در تایمفریمهای پایینتر نیز بهکار گرفته شوند.
پرایس اکشن: در تمام تایمفریمها از بالا تا پایین کارآمد است.
این انعطافپذیری در استفاده از تایمفریمهای مختلف، یکی از شباهتهای مهم بین این سه رویکرد است.
- هدف: افزایش دقت در نقاط ورود و خروج
اسمارت مانی و ICT: هدف اصلی شناسایی مناطقی است که مؤسسات بزرگ در آنها ورود یا خروج میکنند تا معامله گران خرد بتوانند در کنار آنها معامله کنند.
پرایس اکشن: با استفاده از الگوهای قیمتی و سطوح کلیدی، به معاملهگران کمک میکند نقاط مناسب ورود و خروج را پیدا کنند.
در نهایت، هدف هر سه روش، بهبود دقت در معاملات و کاهش ریسک است.
- قابل استفاده در بازارهای مالی مختلف
هر سه روش میتوانند در انواع بازارها مانند فارکس، سهام، رمزارزها و سایر بازارهای مالی استفاده شوند.
حرکات قیمت و ساختار بازار در تمام این بازارها اصول مشابهی دارد، که باعث میشود این روشها در شرایط مختلف بازار قابل استفاده باشند.
- عدم وابستگی به اندیکاتورهای تکنیکال
هر سه روش بر تحلیل خام نمودار و حرکات قیمت تمرکز دارند و به استفاده از اندیکاتورهای متداول مانند RSI، MACD یا میانگین متحرک نیازی ندارند.
این ویژگی باعث میشود معاملهگران بتوانند بدون نیاز به ابزارهای پیچیده، تحلیلهای خود را انجام دهند.
- توجه به نقدینگی و رفتار بازار
اسمارت مانی و ICT: به طور مستقیم به نقدینگی و دستکاری قیمت توسط بازیگران بزرگ توجه میکنند.
پرایس اکشن: به شکل غیرمستقیم، از طریق شناسایی مناطق عرضه و تقاضا و واکنشهای قیمتی، به نقدینگی و رفتار بازار توجه دارد.
بنابراین، درک نقدینگی و نقاطی که قیمت در آن حرکتهای بزرگی میکند، در هر سه روش اهمیت دارد.
نتیجه گیری
تفاوت های کلیدی میان اسمارت مانی، ICT و پرایس اکشن
ویژگی | اسمارت مانی | ICT | پرایس اکشن |
تمرکز اصلی | رفتار موسسات و نقدینگی | رفتار موسسات با ابزارهای دقیق | روانشناسی معامله گران خرد |
پیچیدگی | متوسط | بالا | پایین |
ابزارها | نواحی نقدینگی، دستکاری قیمت | Order Blocks، FVG، BOS | شمع ها، حمایت و مقاومت |
رویکرد آموزشی | کلی و مفهومی | جزئی و ساختاریافته | ساده و مستقیم |
تایم فرم مناسب | تایم فریم های بالا | تمام تایم فریم ها | تمام تایم فریمها، بهویژه پایین تر |
مخاطب هدف | معامله گران با تجربه متوسط | معامله گران حرفهای | معامله گران مبتدی تا متوسط |
جمع بندی تفاوت ها
– اسمارت مانی بر درک رفتار بازیگران بزرگ و نواحی تجمع نقدینگی تمرکز دارد و بیشتر یک مفهوم کلی است.
– ICT نسخه پیشرفته تر و ساختاریافته تر اسمارت مانی است که ابزارها و تکنیک های مشخصی برای معامله گران ارائه می دهد.
– پرایس اکشن برخلاف دو روش دیگر، به دنبال تحلیل ساده و مستقیم حرکات قیمت است و بیشتر بر رفتار معامله گران خرد تمرکز دارد.
هر کدام از این روشها با توجه به سطح دانش و تجربه معامله گر، می توانند مؤثر باشند. برای معامله گران مبتدی، پرایس اکشن مناسب تر است، در حالی که معامله گران حرفه ای ممکن است از اسمارت مانی یا ICT بهره بیشتری ببرند.
آکادمی بیتریوم مفتخر است با ابداع روش ترید BSV و ترکیب هر 3 روش بیشترین سوددهی را برای دنبال کنندگان خود رقم بزند.
سبک BSV مجموعی از چند استراتژی هست که باعث می شود ما بتونیم در هر سایکل ( تریدینگ رنج، اسپایک و چنل ) معامله با وین ریت بالا داشته باشیم.
این سبک چون بر پایه اسمارت مانی و اوردر بلاک طراحی شده قابل استفاده از تایم فریم 1 دقیقه به بالا و روی هر نماد یا ارز دیجیتال هست.
در اصل این سبک نقدینگی، حرکت مارکت میکر ها و تغییر روند ها رو روی چارت شکار می کند پس روی هر چارتی قابل استفاده هست.
برای یادگیری بهتر اسمارت مانی و سبک جدید BSV می توانید دوره آموزش پیشرفته اسمارت مانی را به خوبی یاد بگیرید.